خوب از امروز تقریبا هر روز مصاحبه داریم با افراد فامیل
اولین نفر الهه (خانوم) هست که توجه شما رو به صحبتاش جلب میکنم: من: سلام الهه:علیک
من: چرا اینقدر پر انرژی شروع کردی صحبت رو؟ الهه: گیر نده
من: باشه من: بریم سر سوالات
من: درس رو تا کجا خوندید؟ الهه: دانشجوی گرافیک هستم الهه:اگه ممتد حساب کنیم میشه 3 سال من: برا لیسانس میخونید؟ الهه:بله من: من چند کلمه میگم اولین عبارتی که به ذهنتون رسید بگید من: درس؟ من: لطفا بی پروا جواب بدید من: برا روشن شدن ذهن ها
الهه:بفزمایید من: درس الهه: بد خوب الهه: یا بد مفید
من: لحظه؟ الهه:فراری من: با ارزش ترین کار؟ الهه: محبت و عبادت من: بهترین سر گرمی الهه:تفکر من: اینترنت؟ الهه: ... من: زندگی؟ الهه:اینو آخر میگم من: آسمان؟
الهه: شرط زیارت آسمان وداع با زمین است من: آرزو
الهه:خواهر امید من: امید؟ الهه: نیروی کششی زندگی من: الگو؟ الهه:مدل
من: محبوبترین فرد فامیل
الهه:مهدی حاجی خانی الهه: انصافآ بی غرض گفتم من: حالا میرسیم به قسمت جذاب مصاحبه من: سوال در مورد جوونای فامیل که دوست دارم به همشون جواب بدی و نگی بعدی بدون سانسور برا روشن شدن همه چیز من: سعید؟ الهه: پسر عمه من: عابد؟ الهه:یک پسر عمه دیگه من: سعیده
الهه: مهربون-شاد و یه کم بیخیال
من:زهرا حکیم؟
الهه:... من: زهرا امامی؟ الهه:آروم من: شیدا؟
الهه: ظاهرش آروم و ساده وللی از درونش خبر ندارم من: یاسمن؟ الهه: با مزه ولی حساس من: علی؟ الهه: ... من: مصطفی امامی(امل جان)؟ الهه: ![](http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/164.gif) من: خوب شما در مورد الانش نظر بدید
الهه:الان نمیشه نظر داد
الهه:پسری که هنوز در مورد خودش به نتیجه نرسیده
چند تا سوال دیگه و تمام. من: عمه ایران؟ الهه:خودش و خونش رو فراموش نمیکنم الهه: خاطرات زیادی دارم از دوران بچگیم در خونه عمه ایران من: یکیش رو بگو الهه: سیزده بدرها الهه: بازی در زیر زمینشون الهه: عروسیا-مهمونیا من: عمو غلامرضا؟ الهه:خوب بود ولی زود رفت من: عمو اسد؟
الهه: مهربون و بااستعداد من: زندگی؟ الهه: سخت و شیرین من: زمین؟ الهه: صفحه شطرنج زندگی من: پدر؟ الهه: خوبش خیلی خوبه من: مادر؟ الهه:سمبل ایثار من: مرگ؟ الهه:خداحافظ برای همیشه من: قبر؟
الهه: خونه نقلی خوفناک من: نماز؟ الهه: سپر نامرئی من: اشک؟
الهه:مسکن و آرام بخش من: خدا؟ الهه: لایتناهی
من: امام زمان؟ الهه: دیدنش بزرگترین آؤزوی خیلی هاست من:یعنی ا آرزوی تو نیست؟ الهه:هست من: ایول من: فوت محسن آقا؟! الهه: خیلی غیر منتظره وزود من:نظرت در مورد این شعر؟ من: در حیرتم از مرام این مردم پست این طایفه زنده کش مرده پرست من: تا هست به دنیا بکشندش به جفا تا مرد به عزت ببرندش سر دست الهه: آدمیت مرده گر چه آدم ها زنده هستن من: نظرت در مورد مصاحبه؟ الهه: طولانی بود من: منونم از حوصلت
خوب این هم از صحبت های یکی از جوانان فامیل شاید شما نفر بعدی باشید
|