متاسفانه امروز باخبر شدیم بار دیگر دست روزگار گلی از باغ زندگانی را برچید...
بله...بار دیگر خداوند متعال خواست تا با گرفتن عزیزی دیگر مارا بیازماید و ببیند که صبر ما چقدر
است...آری مرگ حق است...
گرچه گفتن این موضوع کار آسانی نیست اما چه کنم که بالاخره باید این خبر سخت و ناگوار به
گوش شما برسد...
تازه داشت زندگی مان رنگ بوی عروسی و شادکامی میگرفت...
تازه بعد از مدت ها چند عروسی پشت سر هم در شرف برگزاری بود...
اما چه کار میتوان کرد...به قول فدیمی ها با حکمت خداوند و سرنوشت نمیتوان جنگید...
در نهایت باقلبی آکنده از غم و اندوه به اطلاع می رساند جناب آقای احمد کریمی (پسر عمه
گرامی جناب آقای اصغر خزایی)دیروز به سوی پروردگارخویش پرکشید...
ضمن آرزوی صبر و شکیبایی برای خانواده آن مرحوم و طلب آمرزش برای متوفی بر خود لازم و
واجب میدانیم این ضایعه تاسف بار را خدمت جناب خزایی تسلیت گفته و برای ایشان و خانواده
گرامیشان آرزوی شادکامی و سلامت داشته باشیم
برای شادی روح آن مرحوم فاتحه ای قرائت بفرمایین
جاری باشید
|