سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اطلاعات در مورد فامیل

دانش برای کسی که بدان عمل می کند، مایه رشد است . [امام علی علیه السلام]

از: امل جان  شنبه 86/4/2  ساعت 8:7 عصر  

جاری باشید.....

سلام.آقایون و خانوما من اومدیم از مشهد نائب الزیاره همه شما دوستان بودم.

در اون ایام که نبودم  بازدید ها یه کم افزایش داشت ولی دوباره کم شد.

جند وقت پیش وقتی با یکی از تحریم کننده ها حرف میزدم گفتم چرا تحریم کردید گفت برو به انتقاد هایی که ازت شده رجوع کن.

خب من همین جا میگم که شاید اشتباهاتی بوده ولی این اشتباهات به اندازه انگشتان دست هم نبوده که اگه دقت کرده باشید تاحدودی رفع شده

دیگه نه شماها بالاتر از امام حسین هستید و نه کارای من بدتر از حر بوده که اینقدر سخت گرفتید خلاصه پیشنهاد میکنم به اونایی که تحرم کردن که بیان و بپیوندن به این بلاگ تا تابستونی سرشار از شادی و صمیمت رو داشته باشیم

خلاصه جاری باشید...

 


نظرات شما ()

از: امل جان  شنبه 86/3/26  ساعت 12:13 صبح  

السلام علیک یا علی بن مو سی الرضا و رحمه الله و برکاته

سلام دوستان

بنده ان شاءالله در ایام شهدت حضرت زهرا برا عرض تسلیت میرسم خدمت حضرت ثامن(ع).نائب الزیارته همه شما هستم

حلال کنید  دیگه اگه خوبی و بدی دیدید به بزرگواریه خودتون ببیخشد

این هم به شعر که شاید دلای شما رو بفرسته بهسمت و سوی پنجره فولادحضرت رضا:

پنجره فولاد رضا حاجت کربلا میده                 هر کسی کربلا میره از حرم رضا میره

 


نظرات شما ()

از: امل جان  پنج شنبه 86/3/24  ساعت 11:45 عصر  

دیگه زین پس واسه دل خودم مینویسم

سلام.دیگه زین پس تو این وبلاگ واسه دل خودم مینویسم

شکر خدا دیگه اون 2.3 تا بازدید در روز رو هم نداریم....

هدفم از این که این پست رو دارم کتابت میکنم اینه که به دو طیف خاص دو تا پیام بدم........

اول این که به اون دوستانی که تحریم کردن میگم کخ بالاخره یک روز زمستون میره و روسیاهی

زغالش میومنه برا شماها.....یه مطلب دیگه هم این که چه خوبه تا وقتی هستیم قدر همدیگر رو بدونیم و بعد از پریدن به یاد هم نیوفتیم.....

دومین مطلب یه تشکر هست از دوستانی که من رو تنها نذاشتن و در کنار من بودن البته نه درعالم مجازی بلکه در عالم حقیقی.ممنونم از همه که بهتر میدونم اسم هاشون رو نیارم.فقط ممنونم

دیگه زین پس برا دل خودم مینویسم.همین

دل خوش عشق شما نیستم ای اهل زمین                    به خداوند قسم معشوق من آن بالایی است


نظرات شما ()

از: امل جان  شنبه 86/3/19  ساعت 11:55 عصر  

تحریم شدن هم عالمی داره

سلام.سلام به همه دوستان چه اونایی که تحریم کردن چه اونایی که حمایت کردن.

ولی این رو دارم به اون دسته از دوستان میگم که این وبلاگ رو تحریم کردن و اون اینکه این وبلاگ به حیات خودش ادامه خواهد داد و داریم یه سری برنامه ریزی میکنیم تا ان شاءالله بتونیم موفق و در عین حال موثر باشیم.

تحریم شدن هم عالمی داره...

تا دیروز همه تحویلت میگرفتن و وبلاگ بحث داغ جمع های خانوادگی بود ولی حالا خودت رو که تحویل نمیگیرن دیگه جواب سلامت رو هم نمیدن...

بازدید های بلاگ که تا قبل تحریم از روزی 10-15تا کم تر نمیشد الان روزی 2 یا 3 تا بازدید داره...

تحریم شدن هم عالمی داره...

واقا برام جالبه وقتی با یه سری از افراد با صداقت وحرف میزنی اول ازت استقبال میکنن ولی بعد از یه مدتی میزنن تو پرت...

تحریم شدن هم عالمی داره

این تحریم واقا برام لازم بود تا یه کم فکر کنم....لازم بود تا یه کم دور و اطرافم رو بهتر ببینم.......

ولی اون هایی که تحریم کردن  این رو بدونن که ما همچنان بهشون احترام میگذاریم

ولی بهشون این آیه رو متذکر میشم که:

تعز من یشاء و تزل من یشاء

یعنی اگه همه عالم جمع بشن بخوان یه نفر رو خار ذلیل کنن اگه اون بالا یی نخواد نمیشه و برعکس

در آخر هم این یه بیت شعر:

دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین         به خداوند معشوق من آن بالایی است 


نظرات شما ()

از: امل جان  شنبه 86/2/29  ساعت 10:25 عصر  

بگو چگوننه تازه شوم

سلام با توجه به درخواست تعدادی از افراد محترم فامیل مبنی بر اینکه رویه کاری وبلاگ داره تکراری میشه و بهتر هست که رویه کار رو تغییر بدیم واز اونجایی که این وبلاگ بدون مخاطبینش هیچی نیست لذا تصمیم گرفتیم مسابقه ای به نام بگو  چگونه تازه شوم؟رو طراحی کردیم

در مورد مسابقه باید بگم که نحوه شرکت در مسابقه به صورت شعر یا مقاله باید باشه.ولی نه مقاله ای در حد پایان نامه دانشگاه.هم شعر و هم مقالات طوری باشه که همه ازش سر در بیارن و واقا به همه کمک کنه برای تازه شدن.

موضوعش هم آزاد هست میتونه درد و دل با خدا یا ائمه معصومین(علیه السلام)باشه یا میتونه صحبت با خود باشه یا هر چیزی که کمک کنه به تازه شدن روح و جان

البته ابن مسابقه بی جایزه هم نیست و چون فعلا اسپانسر نداریم به بهترین اثر یک ربع سکه یا بلیت رفت و برگشت مشهد داده میشه(به انتخاب برنده)

مهلت ارسال آثار هم تا  روز 5شنبه سوم خرداد هست

نحوه ارسال هم به اینصورت هست که آثار خودتون رو به ایمیل     creative_are@yahoo.com    میفرستید  و پس از خوندن آثار به بهترین اثر جایزه تعلق خواهد گرفت

جاری باشید

اونایی هم که تحریم کردن مارو ببخشن و دوباره جاری شن


نظرات شما ()

از: امل جان  چهارشنبه 86/2/26  ساعت 10:56 عصر  

مصاحبه (6)



من: سلام
زهرا حکیم:سلام
من: ممنون از اینکه وقتتون رو به ما دادید
زهرا حکیم: تقاضا می‌کنم! لطف دارین شما!
من: خوب چون فکر کنم بیشتر فامیل زیاد باهاتو آشنا نباشن یه بیو گرافی بدین از خودتون
زهرا حکیم: ها ها! چرا فکر می‌کنی که ممکنه بیشتر فامیل با من آشنا نباشن؟؟
من: چون خودتون گفتید
زهرا حکیم: چون خودت کمتر من رو دیدی؟
من:شما اینطور حساب کن

زهرا حکیم: زهرا حکیم آرا، سوم خرداد میشه 24 سالم، سال سوم مترجمی انگلیسی


من: همونطور که میدونید مصاحبه های ما یه نموره شفاف هست پس خواهشا شفاف جواب بدید چند تا کلمه میگم اولین واژه یا عبارتی که به ذهنتون اومد بگید

من: آسمان؟
زهرا حکیم: آبی بی نهایت

من:زمین
زهرا حکیم: فرشِ بی منت

زهرا حکیم: "سوسوی چراغ زندگی"

من:آرزو
زهرا حکیم: هیچ وقت آرزو نکن، اگه آرزو کردی بلند نگو
من: دریا؟
من: فرازو فرود
زهرا حکیم: کویر؟
زهرا حکیم: یه آسمون داره برا دید زدن ستاره‌ها!
من: زندگی؟
زهرا حکیم: فرصت ما شدن، تجربه... حضور
من: حالا اسم چند نفر رو میگم بدون رودربایستی بگبد حرفاتون و نظراتتون رو
من: نعیمه؟
زهرا حکیم: عزیز و سنگ صبور و ضمنا عاقل
من: بنفشه؟
زهرا حکیم: دوستش دارم، چون خودشه
من: عابد؟
زهرا حکیم: والا نمی‌دونم، تعامل خاصی باهاش نداشتم، ولی خوراک عروسیاس!!!!!!
من: شهاب؟
زهرا حکیم: اوه، یک بار سال 82 یا 83 همه با هم رفتین دربند، اونم بود
من: بهاره؟
زهرا حکیم: نرم و آروم و همکلاسی قدیمی
من: سعیده؟
زهرا حکیم: سعیده: فقط صداست که می‌ماند
من: شفاف تر بگو
زهرا حکیم: من همینطوری حرف می‌زنم، یعنی شیوه‌ی کلامم همینه. شفاف بود؛ چون سعیده رادیو و کار با صدا رو دوست داره و حقش هم هست
من: زهرا امامی؟
زهرا حکیم: بچگیش شبیه من بود، پیش من یه کمی متعلق به دوردست‌هاست
من:  پیش من یه کمی متعلق به دوردست‌هاست؟
من: منظور؟
زهرا حکیم: سخت میشه باهاش ارتباط برقرار کرد دیگه
من: چون خواهرم هست دفاع نمیکنم ولی اینطور که میگی نیست بگذریم

زهرا حکیم: حتما این مشکل از طرف من هم هست

من: سعید؟
زهرا حکیم: سعید خالقی: پر انرژی
من: علی خالقی؟
زهرا حکیم: دوست داشتنی
من: الهه؟
زهرا حکیم: مثل خودش: ...
من: نه دیگه اون موقع که این کار رو کرد ما باهاش برخورد کردیم شما گفتی شفافی پس دوباره میپرسم الهه؟
زهرا حکیم: روح و ذهن خاص خودش رو داره، مثل همه‌ی آدم‌ها، منتها کنار همه‌ِ خوبیهاش که بزرگترینش رازداری و یه گوش حسابیه، یه اشکال داره، اونم ایبه که زیاد رو بعضی مسائل فوکس می‌کنه
من: فوکس می‌کنه؟


زهرا حکیم: وگرنه من همیشه به خاطر خوبیهاش تحسینش می‌کنم
زهرا حکیم: آخ، شاید به خاطر همینه که سعیده می‌گه زبونم باهاش فرق می‌کنه
زهرا حکیم: !فوکِس: منظورم تمرکز و این جور چیزاست ...حافظا
من: چرا یه دفعه کم رنگ شد روابطتون با ایشون؟  
زهرا حکیم: با کی؟
زهرا حکیم:  الهه؟
من: آره ولی خواهشآ نگو که کم رنگ نشدید و تغییر نکردید(هم شما هم ایشون)
زهرا حکیم: این حرفا چیه؟ مگه چه نوع رابطه‌ای بوده؟
من: یه رابطه ویژه و تا حدودی صمیمی
زهرا حکیم: من شاخ و برگ نمی‌دم، اما نوع رفتارم، خواسته‌هام، دیدگاهم به آدم‌ها،روابطو... به نوعی عوض شد
زهرا حکیم: من الانشم با اِلی مشکلی ندارم، ضمن اینکه عید با هم رفتیم منزل بنفشه، تصور می‌کنم زمان کدورت‌ها رو شست
من: امیدوارم
من: شما هر دو مگید مشکلی ندارید با هم ولی حاضر به مناظره با هم نیستین
زهرا حکیم: مناظره؟

زهرا حکیم :آقا من حاضرم پشت درهای بسته با اِلی حرف بزنم
من: ولی پشت درهای بسته نه در یه کنفرانس سه نفره
زهرا حکیم : کوتاه بیا حالا، خودش می‌دونه من بی شیله پیلم و همیشه دوستش دارم. گرچه اگه اینارو بخونه میگه: من دارم فیلم بازی می‌کنم
من: نه ان شاءالله که اینطور فکر نکنه

زهرا حکیم : من مشغلم زیاده، اما اگه همه چیز میزون باشه، باشه
من: مصطفی امامی(امل جان)؟
زهرا حکیم : من به خاطر این کار جالبش تحسینش می‌کنم
من: محمد حسین؟
زهرا حکیم : عزیز و خوب و دوست داشتنی! اگه به بقیه‌ی پسر عمه‌هام بر نخوره
من: حمید رضا؟
زهرا حکیم : واسه خودش مردیه دیگه
من: فرزین؟
زهرا حکیم : همین الان باهاش چت کردم، احساساتی
من: عطیه؟
زهرا حکیم : کاش بود، با رفتنش خاطره‌هامون کم شد...دوستش دارم
من: چند تا سوال دیگه
:زهرا حکیم  حتما
من: خدا؟
زهرا حکیم : یه نقطه‌ی روشن تو دل من
من: مرگ؟
زهرا حکیم : حس سرشار، یادی توأم
من: قبر؟
زهرا حکیم : این چیزا چیه؟
من: اینا سوالهایی هست که شاید کمی انسان رو به خودش میاره
زهرا حکیم : وقتی مُردیم می‌فهمیم
من: نماز؟
زهرا حکیم : سلام من به خدا
من: یه خبر بدید که بترکونه!!!!

زهرا حکیم :بنویس سوم خرداد تولدم هست
من: ممنون از توجهتون فقط دو کلمه جا موند 
من: پدر؟
زهرا حکیم : خوب و خوب و خوب و عزیزو فرهیخته و دوست داشتنی، تکیه گاه، چراغ خطر
من: مادر؟
زهرا حکیم : پشت نگاهش که عجب غوغاهاست
من: ممنون
من: زحمت کشیدی
من: فقط زود به زود جاری شو
زهرا حکیم : محبت داری، چشم. آرزو می‌کنم که بتونم این دفعه باهاتون بیام بیرون
من: یاعلی
زهرا حکیم : همه خوش باشید


نظرات شما ()

از: امل جان  یکشنبه 86/2/23  ساعت 4:31 عصر  

چندتذکر

سلام

طی چند روز گذشته چند تا تماس و دیدار داشتم با بعضی از اعضای محترم فامیل که در این دیدارها و تماس ها از من خواسته شد موارد زیر رو تذکر بدم:

1-یکی از بزرگای فامیل این قضیه رو متذکر شد که بجای اینکه دنبال دوره باشید بهتر هست که رسم و رسومات رو فراموش نکنیم و بازدیدهای عید رو بدید

2-سعیده(خانم)از من خواست که بنویسم :مصطفی(امل جان)باید اول اسامی دیگران آقا و خانم اضافه کنه

3-طی تماسی که با آقای حکیم داشتم مشخص شد دومین همایش مردان فامیل در روز تعیین شده یعنی 28 اردیبهشت برگزار نمیشود و به دلایلی به زمان دیگری موکول شده است

*در مورد نظر اول باید بگم که این نظر اون بنده خداست و خودش هم مسول حرفش هست نه من.من نمیخواستم بزارم در وبلاگ ولی چون به ایشون ارادت ویژه دارم این کار رو انجام دادم

*در مورد نظر سعیده(خانم) باید بگم همینطور که میبینید در وبلاگ این قضیه رعایت شده ولی در دنیای حقیقی اگه خود شما بودی بعد از 15-16 سال که همه رو به اسم کوچک صدا زدید میتونستید آقا و خانم اضافه کنید؟ 

*در مورد خبر 3 هم هنوز به طور قطعی زمان بعدی اعلام نشده به محض رسیدن خبر های تکمیلی اون رو روی وبلاگ قرار خواهم داد

*یه مطلب هم خودم اضافه کنم و اون هم این که چرا تا یه چیزی میشه شلوغش میکنیم و حرف از دعوا میزنیم؟همین جا اعلام میکنم فضای وبلاگ و فضای مصاحبه ها یک فضای بسیار صمیمی و سالم هست.شاید اختلاف نظر هایی باشه ولی میشه گفت این اختلاف نظرها میتونه از طریق همین مصاحبه ها حل بشه چون تجربه نشون داده با صحبت کردن کارها به راحتی حل میشه.

یکی از دلایل ایجاد فرصت برای همه ما برای مصاحبه این بود با دیدگاه های هم آشنا بشیم و اگر اختلاف نظری بین هر کدوم از اعضای محترم فامیل هست از راه گفت و گو حل بشه چون در صحبت کردن (اگر کار به دادو بیداد هم برسه)دو طرف درنهایت به یک جمع بندی میرسن  و مشکل حل میشه و دیگه از پشت سرهم حرف زدن هم خبری نیست و عده ای سود جو نمیتونن جو سالم و پر از صمیمیت فامیل رو خراب کنن.البته الحمد لله که هیچ اختلاف نظری در فامیل وجود نداره.

همین جا اعلام میکنم این وبلاگ آمادگی مصاحبه با تک تک شما عزیزان رو داره

جاری باشید 


نظرات شما ()
<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شهاب هم بعله...
[عناوین آرشیوشده]

فهرست


16280 :کل بازدید
8 :بازدید امروز
3 :بازدید دیروز

اوقات شرعی


حضور و غیاب


یــــاهـو

درباره خودم


اطلاعات در مورد فامیل
امل جان
من امل جان هستم کدومتونید؟الهه(خانم)؟حمیدرضا؟بهاره(خانم)؟ محمدحسین(عباس)؟سعیده(خانم)؟عابد؟ بنفشه(خانم)؟شیدا(خانم)؟شهاب؟آقای دلیر؟ آقای فتاحی؟هر کی هستی خلاصه خوش اومدی فقط نظر یادت نره

لوگوی خودم


اطلاعات در مورد فامیل

لوگوی دوستان


لینک دوستان


جایی که برا خودم مینویسم

آوای آشنا


اشتراک


 

آرشیو


زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386

طراح قالب