سلام عرض میکنم خدمتتون.مصاحبه ای که در زیر میخونید گفت و گوی شفاف بنده با بنفشه(خانم) هست برا من که
جالب بود امیدوارم براشما هم جالب باشه.
من: سلام بنفشه:سلام من: چه عجب افتخار مصاحبه دادید بنفشه: خواهش میکنم تا الان فرصتش نبوده وگرنه که دیگه افتخار نداره
من: برا ما افتخاره بنفشه: شما لطف دارین
من: عرضم خدمتتون که میخوام با شما یه جورایی زیادی شفاف و متفاوت با بقیه صحبت کنم
بنفشه: خواهش میکنم بفرمایید تا جایی که محدودیت ها بزاره در خدمت هستم بنفشه: فقط رو لغت افتخار یه کم دقت کن چون بعضی ها بهش حساس هستن دردسر میشه
من: مثلا کیا؟ بنفشه: بگذریم من: میگذریم من: یه بیوگرافی کلی بفرمایید از خودتون بنفشه: 25 سالمه متاهل و فارغ التحصیل مهندسیه صنایع غذایی از دانشگاه شهید بهشتی عاشق فسنجون از نوع شیرین من: خیلی کامل و خوب من: مصاحبه های قبلی رو خوندید؟ بنفشه: بله من: نظرات دیگران رو در مورد خودتون چه جور ارزیابی میکنید؟ بنفشه: بعضی هاشون واقعی و بعضی هاشون تعجب آور و دور از ذهن من: خوب میخواید الان صحبت کنیم در این مورد؟ بنفشه: نه بابا من اومدم یه مصاحبه با شما انجام بدم نیومدم که راجع به گفت و گوی دیگران نظر بدم!! من: خوب بزار سوال کنم فعلا بنفشه: ok من: من چند تا کلمه میگم شما اولین چیزی که اومد به ذهنت بگو من: آسمان؟
بنفشه :میگن 7 طبقه داره , نمیدونم میشه یه روز تا زنده هستم یه سری بزنم یا نه.کاش بشه من: زمین؟ بنفشه: بد جوری پاهامون بهش چسبیده من: دریا؟ بنفشه: صداش آدم رو به اوج احساسات شیرین میبره من: احساسات ؟ بنفشه: جزء لاینفک آدمی ولی نباید به عقل غلبه کنه من: زندگی؟ بنفشه: صحنه آزمایش من: محبت؟ بنفشه: محبت را عزیزم از درخت آموز...که سایه بر سر هیزم شکن دارد من: ممنون حالا اسم چندتا از شخصیتهای فامیل رو میگم خواهشا بدون توجه به رابطه ها و به قول یه نفر خیلی شیشه ای و شفاف جواب بدید من: آقا مصطفی فتاحی؟ بنفشه: از اینکه به فامیلمون اضافه شده خوشحالم من: شیدا؟ بنفشه: مهربون من: یاسمن؟ بنفشه: دوست داشتنی , شیرین , خوش برخورد , کاری, .... من: محمد حسین بنفشه: امید وارم در زندگی و کار موافق باشه
من:الهه؟ بنفشه: خواهر عزیزم , تودار
من: بهاره؟ بنفشه: ایضآ خواهر عزیزم ,آخر استعداد و هنر من: موافقم من: آقا مهدی دلیر؟ بنفشه: همسر عزیزم , بهترین دوست و مشاورم , مفسر خوب و منطقی , IQ بالا , و یکی از بهترین ها در کار خودش(تجارت الکترونیک) من: خوش به حالش من: با وجود شما غم نداره بنفشه: شما لطف دارین من: زهرا حکیم؟ بنفشه: دختر خوبیه من زیاد نمیبینمش من: نعیمه؟ بنفشه: خیلی کم رنگ من: زهرا امامی؟ بنفشه: صبور و پر تحمل (مخصوصآ درباره برادرش)
بنفشه: بابا انصافآ خیلی خوب باهات میسازه دیگه , قبول نداری؟
من: نه من: سعیده؟ بنفشه: دختر خوبیه ولی.... بنفشه: ...= اگر شیشه ای تر بود من: شما شیشه ای باش بنفشه: هستم من: پس بگو بنفشه: گفتم دیگه من: عابد؟ بنفشه: پسر خوبیه به شرط اینکه شوخی و مسخره بازی رو از حد به در نکنه بنفشه: به قول سعیده شاخ شده من: شهاب؟ بنفشه: درک درستی از شادی و شاد بودن نداره! من: سعید؟ بنفشه: ان شاء الله دامادیش من: محبوبه خانم؟ بنفشه: همسفر مسافرت های بچگی من: حمید رضا؟ بنفشه: نوه عمه من: علی؟ بنفشه: کدوم علی؟خالقی؟ من: بله بنفشه: لوتی من: مصطفی امامی(امل جان)؟ بنفشه: تحول ییهویی
من: چه جور تحولی؟ بنفشه: از بی رنگی به رنگ غلیظ من: این تحول رو چه جور ارزیابی میکنید؟ بنفشه: انشاءالله مثبت من: و یه سوال بنفشه: بفرمایین من: چرا باهاش لج هستید؟ بنفشه: کی چنین حرفی زده؟؟؟ بنفشه: باز کی راجع به من غرض ورزی کرده؟؟
من: شما فکر کن کسی نگفته ولی رفتارها با آدما حرف میزنن بنفشه: یادم نمیاد رفتارخاصی با شما داشته بودم که چنین معنایی" بده . شما احتمالا انتقاد رو سوء تعبیربه لج بودن کردی بنفشه: تازه من از خودت هم هنوز انتقاد نکردم راجع به بیرون رفتن ها نظر دادم من: گرچه بهاره گفت نپرس ولی من بی ادبی میکنم و میپرسم
من: محبوبترین فرد فامیل از نظر شما؟ بنفشه: والا به احترام خواهرم نمیتونم بگم . من: احسنتم تبارک الله من: خوب بریم به بخش بعدی مصاحبه من: عمه ایران؟ بنفشه: جمعه ها, 13 به در ها, خونشون و دوران بچگیم
بنفشه: خدا رحمتش کنه خیلی مدیر بود من: عمو غلامرضا؟ بنفشه: زود رفت خدا رحمتش کنه عموی خوبی بود من: عمو اسد؟ بنفشه: حیف حیف حیف من: محسن آقا؟ بنفشه: خدایش بیامرزد بنفشه: فوتش ناگهانی بود من: همایون خان؟ بنفشه: سلام به روی ماهت به چشمون سیاهت .... بی ریا بود من: آقای بازرگان؟ بنفشه: با شخصیت بود من: چند تا سوال دیگه من: مرگ؟
بنفشه: با کسی تعارف نداره سراغ یک یکمون میاد من: قبر؟
بنفشه: اگر بخوایم میتونیم کاری کنیم که ترسناک نباشه من: نماز؟ بنفشه: پایه دین و آدمیت من: خدا؟ بنفشه: صاحب آفرینش من: پدر؟ بنفشه: بعد از خدا بزرررگترین تکیه گاه من: مادر؟ بنفشه: اسطوره فداکاری و مهر من: نظرت در مورد این شعر؟ من: از دل برود هر آنکه از دیده برفت
بنفشه: تا حد زیادی درست هست و اگر اینطوری نبود آدما نمیتونستن با خیلی از غصه ها کنار بیان من: چرا دوست دگر مشکل گشا نیست؟ بنفشه: خدا همیشه مشکل گشاست ما معرفت نداریم تا بفهمیم من: حالا بیایم بیرون از حس معنویت من: یه خبر بده که همه غافلگیر شن؟ بنفشه: باشه خیلی مونده؟ من: نه بنفشه: امسال عروسی زیاد داریم ان شاء الله من: در آخر حرفی مونده که نگفته باشید؟ بنفشه: نه ممنون فی امان الله من: ممنونم
|